♧♧♧ ولادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد.

ساخت وبلاگ

در پانزدهم رمضان سال سوم هجری در مدینه منوره امام حسن مجتبی (ع) ولا دت یافت.

درباره سیره این امام بزرگوار روایات بسیاری موجود است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

امام حسن (ع) بارها پای پیاده به حج رفت ودر این راه قدم هایش ورم کرد. هرگاه یاد قبر و قیامت می افتاد می گریست و گاه ناله ای میزد و بیهوش می شد.

به هنگام وضو رنگ می باخت. ایشان بیست بار به حج رفتند واموال خود را سه بار در راه خدا تقسیم کردند در هنگام قرائت قرآن چون به آیه «یاایها الذین امنوا» می رسید، می فرمود: لبیک، اللهم لبیک.

ایشان از روزی که علی (ع) به خلا فت رسید در خدمت پدر بود. در عزل و نصب ها دستی بازداشت. برای بسیج کردن مردم کوفه از سوی پدر بدان جا اعزام شد او با آن که بیمار بود با سخنرانی شور انگیز خود ده هزار نفر ازمردم کوفه را بسیج کرد در تمام جنگ های پدر از جمله جمل و صفین و نهروان حضور جدی داشت.

در فرمان جنگی که برای ابن عباس نوشت چنین آمده است: با سربازان نرمخو باش،با روی گشاده برخورد کن هرگز خود به جنگ آغاز مکن، ولی اگر آنها جنگ را آغاز کردند تو از مبارزه شانه خالی مکن.

زمانی ازفردی مزرعه ای خریداری کرد و پولش را تماما پرداخت نمود ولی بعدها خبر یافت که فروشنده به علت نیازش آن را فروخته، امام بدون پس گرفتن پول، مزرعه را دوباره در اختیار صاحبش گذاشت.

زمانی سوار بر اسب زیبایی بود، به شاعری که قبلا درباره او بد گفته بود برخورد نمود. وی گفت: چه اسب زیبایی! همین که امام علا قه او را به آن اسب دانست از آن پیاده شد و آن را به وی سپرد.

روزی در اعتکاف و در حال طواف بود که مردی آمد و گفت: طلبکار مرا تهدید کرده و آبرویم در خطر است. امام طواف را قطع کرد و با او به نزد طلبکار به راه افتادند. ابن عباس گفت: گویا فراموش کرده اید که در اعتکاف هستید و نباید از مسجد بیرون بروید. امام فرمود: رفع حاجت مومن امری ضروری است و برابر با سالیان دراز عبادت پرودگار.

داستان آن حضرت با مرد شامی معروف است که وی آنچه از بغض و کینه با آل علی داشت در حضور امام بر زبان آورد. امام با تبسمی به او فرمود: ظاهرا غریب هستی ما عذر تو را می پذیریم،مشکلت را برطرف می کنیم، اما اگر بی پناهی پناهت می دهیم.

آن مرد با شنیدن این سخنان به گریه افتاد و پس از اقرار به امامت آن حضرت گفت: تا به حال تو و پدرت مغبوض ترین افراد نزد من بودید و اینک محبوبترین خلا یق در نزد من هستید.

با چند سخن از امام مجتبی(ع) مطلب را به پایان می بریم:

هر که به حسن اختیار خدا اطمینان داشته باشد، هرگز آرزو نکند بر غیر حالی باشد که خدا برای او خواسته است.

از ایشان پرسیدند: زندگی چه کس از همه نیکوتر است؟ فرمود: آن کس که مردم را در زندگی خود شریک سازد.

پرسیدند: زندگی چه کس از همه بدتراست؟ فرمود: آن کس که در زندگی او احدی نتواند خوب زندگی کند.

شنواترین گوش ها آن است که پند را بشنود و از آن سود برد. سالمترین دلها آن است که از شک و شبهه پاک باشد.

هیات مدیره موسسه امام جواد علیه السلام 

شهرستان شوط

موسسه خیریه امام جواد (ع) شهرستان شوط...
ما را در سایت موسسه خیریه امام جواد (ع) شهرستان شوط دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9mkhje بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 1:52